سواد آموزی وپرسش مهر در سال جهش تولید تولید
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


سایت سواد اموزی در سال جهش تولید و پرسش مهر21
پروفایل مدير وبلاگ
ورود کاربران
رمز عبو را فراموش کرده ام
خبرنامه

عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

آیدی یاهو مدیر
نظرسنجی
علم بهتر است یا ثروت




یعقوب احمدی

امان اللهی بهاروند، سکندر، 1360، کوچ نشینی در ایران، تهران:بنگاه ترجمه و نشر کتاب
انگیزه ی نویسنده ارائه ی تصویری از وضع اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی کوچ نشینان و همچنین بررسی چگونگی بحران کوچ نشینی است . با توجه به این که زندگی کوچ نشینی در ایران سابقه ای کهن دارد و کوچ نشینان همیشه نقش مهمی در تاریخ این مملکت داشته اند و آن گونه که باید و شاید شناخته نشده اند ، نویسنده دست به تألیف کتاب زده است این کتاب از یک پیشگفتار و سیزده فصل تشکیل شده است .

نویسنده در پیشگفتار بررس و شناخت زندگی کوچ نشینان را از چند جهت حائز اهمیت می داند . اول آن که آن ها فرهنگ و سنن کهن را پاسداری کرده و آداب و رسوم باستانی را زنده نگه داشته اند و شناخت زندگی آن ها به شناخت فرهنگ و زندگی نیاکان ما کمک می کند . دوم این که زندگی کوچ نشینی گونه ای سازش فرهنگی – اجتماعی با محیط زیست است و به شناخت کلی فرهنگ انسان کمک می کند . سوم این که کوچ نشینان از نظر اقتصادی در خور اهمیت هستند زیرا آنان فراورده های خود را به شهر عرضه می کنند و نیازهای خود را تامین می کنند . از این جهت شناخت فعالیت های اقتصادی آنان جهت برنامه ریزی برای افزایش تولیدات آنان امری ضروری به نظر می رسد .
در فصل اول نویسنده به تعریف کوچ نشینی می پردازد و می گوید کوچ نشینی آن نوع زندگی است که در آن انسان از راه پرورش حیوانات و معمولاً با برخورداری از فرآورده های کشاورزی زیست می کند و در پی چراگاه های طبیعی سالیانه از محلی به محل دیگر کوچ می کند . در ایران به این نوع زندگی از دیرباز وجود داشته است و هنوز هم مشاهده می شود . امروزه در کشور ما اصطلاحات مختلفی نظیر عشایر ، کوچ نشین ، ایلیاتی ، بیابانگرد ، گله دار ، گلونه ، مالدار ، چادرنشین و ... به کار برده می شود که همگی دال بر زندگی کوچ نشینی است . در گذشته ظاهراً کوچ نشینان را کرد می نامیدند . مهمترین وجود تمایز این نوع زندگی عبارتند از : 1- وابستگی انسان به حیوان 2 – استفاده از چراگاه های طبیعی 3 – کوچ یا جابجایی انسان و دوام به منظور بهره گیری از چراگاه های طبیعی و دوری از سرما و گرمای شدید .همچنین ضرورت بررسی زندگی کوچ نشینان را مورد بحث قرار می دهد و می گوید آنچه انسان را از هم جدا می سازد ، فرهنگ و نحوه ی امرار و معاش و سازش آنها با محیط است و از آن جا که زندگی کوچ نشینی یک نوع امر معاش و بالطبع یک مساله ای فرهنگی است . بررسی و شناخت آن از نظر مردم شناسی امری ضروری است . در ادامه هم پژوهش های مردم شناسی درباره ی کوچ نشینی را در قرن 20 مورد بررسی قرار می دهد .
در فصل دوم پیدایش زندگی کوچ نشینی را مورد بررسی قرار می دهد و می نویسد اغلب دانشمندان معتقدند که زندگی کوچ نشینی پس از گسترش کشاورزی و در نتیجه افزایش جمعیت انسانی به وجود آمده است و چنین نتیجه گرفته می شود که زندگی کوچ نشینی پس از زندگی ده نشینی پدیدار گشته است آن گاه در پایان فصل می نویسد که پس از انقلاب صنعتی و با گسترش فرهنگ و فنون غرب به مرور زمان رو به زوال نهاد . گسترش سرمایه داری و سیاست کشورهای امپریالیستی و برنامه های به اصطلاح نوسازی دولت های دست نشانده ی آن ها باعث ضعف و نابودی کوچ نشینان گردید .
در فصل سوم نویسنده با رسم نقشه ی پراکندگی اقوام کوچ نشین در آسیا ، آفریقا و اروپا را نشان می دهد و عمده ترین مشخصات این مناطق را کمبود آب معرفی می کند به طوری که بیشتر مناطق کوچ نشین شامل جلگه های بی درخت یخ زده ( تندرا ) ، سرزمین های مرتفع کوهستانی ، مناطق پرعلف حاشیه ی جنگل ها ، بیابان های خشک و سوزان و جلگه های بی درخت پوشیده از گیاهان بلند است . روی هم رفته این مناطق یا به علت سرمای شدید ، کمبود باران ، ارتفاع زیاد و یا گرمای شدید چندان برای کشاورزی مساعد نیستند و از این رو می توان از آنها به صورت چراگاههای فصلی استفاده کرد .
در فصل چهارم مبانی اکولوژیکی کوچ نشینی مورد بررسی قرار گرفته است . از آنجا که مرتع به طور دائم در یک محل یافت نمی شود کوچ نشینان ناگریزند در پی آن از محلی به محل دیگر کوچ کنند . برای آن است که باید به رابطه ی بین عوامل اکولوژیکی و زندگی کوچ نشینی پی ببریم . نویسنده مبانی اکولوژیکی کوچ نشینی در ( بالا گریوه ) لرستان را سرمای زودرس ییلاق ، کمبود علف در ییلاق به علت یخبندان و برف و توقف باران در گرمسیر در اواخر فروردین و گرمای اردیبهشت می داند و این عوامل آنها را وادار می کند که کوچ را از ییلاق به قشلاق و بالعکس انجام دهند . کوچ و علل آن در بختیاری را گرمی هوا در گرمسیر و سردی تحمل ناپذیر در سردسیر ، کشت و زرع در گرمسیری و سردسیری ، گرد آوری بلوط جهت تهیه ی نان ، عادت انسان و ارزان بودن کالای مصرفی در گرمسیر نسبت به سردسیر می داند . همچنین کوچ و علل آن در بلوچستان را بررسی می کند و می گوید جابجایی بلوچ ها به علت یافتن آب و علوفه برای دام ، جابجایی برای برداشت خرما  و جابجایی برای گریز از آلودگی محیط از روی عادت است .
در فصل پنجم اقتصاد کوچ نشینان ایران مورد بررسی قرار می گیرد .
اقتصاد کوچ نشینان روی هم رفته از چهار عامل تشکیل شده است که عبارتند از 1) چادر با سایر وسایل زندگی 2 )  دام 3) مرتع 4 ) نیروی انسانی – نویسنده هر چهار مورد را جداگانه مورد بررسی قرار می دهد در مبحث دام ، ترکیبات دام و خصوصیات دام ها با رسم جدول ، مشخصات گوسفندان ایران و تولیدات دامی توضیح داده می شود جدول های اندازه و وزن نژادهای مختلف گوسفند در ایران ، درآمد حاصل از هر رأس میش و بز و مقایسه ی ارزش فرآورده های دامی نیز ترسیم شده است . جدول توضیح دام و زمین در میان باصری ها ، لرستانی ها ، ایل بهمئی و بلوچ ها نیز ترسیم شده است و در قسمت مرتع نیز پراکندگی جغرافیایی منابع مرتعی ایران را با رسم جدول نشان می دهد .
نیروی انسانی لازم برای یک خانوار معمولی کوچ نشین را هم به طور مفصل در این فصل توضیح می دهد . بررسی مخارج سالیانه ی یک خانوار معمولی کوچ نشین ، کشاورزی کوچ نشینان ، دادوستد و مبادله ی کوچ نشینان و مراکز بازاری قشقایی ، بختیاری و بهمئی را چه در میان ایل و چه در برون از ایل به طور کامل توضیح می دهد .
در فصل ششم به شیوه ی همسرگزینی کوچ نشینان می پردازد و فلسفه ی ازدواج در ایلات را تشریح می کند . مهمترین انگیزه های ازدواج در میان کوچ نشینان را داشتن اولاد پسر ، تشکیل خانواده و کسب استقلال و ارضاء غرائز جنسی و انجام وظیفه ی شرعی می داند .
عواملی که در انتخاب همسر در میان کوچ نشینان دخالت دارد عبارتند از : دین ، طبقه بندی اجتماعی ، شیربها ، خویشاوندی و سن و سال بعضی از مردان کوچ نشین به دلایلی همچون نازایی زن اول ، نداشتن اولاد ذکور ، مسائل سیاسی و مسائل جنسی و داشتن نیروی انسانی بیش از یک همسر انتخاب می کنند .
نویسنده مراحل ازدواج را در میان کوچ نشینان به ترتیب خواستگاری ، تعیین شیرها ، عقد و عروسی می داند و برای نمونه مراحل ازدواج را در میان قشقایی ها ، لرهای لرستان و بلوچ ها بررسی می کند .
بیشتر زوج های کوچ نشینان پس از ازدواج در میان قبیله می مانند و با خانواده زندگی می کنند زیرا جدایی از قبیله باعث ضعف قبیله می شود . نویسنده در پایان فصل مسأله ی طلاق را مطرح می کند و می گوید به طور کلی کوچ نشینان طلاق را زشت و ناپسند می دانند و سعی می کنند تا حد امکان از وقوع آن ممانعت به عمل آورند البته به دلایلی همچون خیانت ، عدم همخوابگی و یا بد رفتاری ممکن است طلاق صورت بگیرد .
در فصل هفتم خانواده ، مشخصات عمده ی خانواده ترکیبات خانواده و انواع خانوار از قبیل هسته ای یا ساده ، چند همسری ، گسترده ، پیوسته و ناقص ، بعد خانوار ، وظایف و مسئولیت های خانوار از قبیل تامین نیازهای جسمی ، تامین رفاه مادی ، فرهنگ آموزی ، ارضاء غرایز جنسی و ادامه ی نسل ، تقسیم کار از قبیل کارهای زنانه و مردانه و کارهای مشترک میان زنان و مردان و همچنین تقسیم کار براساس جنس و سن با ترسیم جدول همگی مورد بررسی قرار می گیرند .کارهای عمده زنان را کارهای روزانه ، صنایع دستی و کارهای خانه تشکیل می دهد و کارهای عمده ی مردان را کارهای روزانه ، فصلی و بیرون از منزل تشکیل می دهد . بعضی کارها را به صورت مشترک انجام می دهند اما تصمیم گیری در انجام کارها پدر سالاری است و زنان هم در بعضی مواقع این تصمیم گیری شرکت می کنند .
در پایان فصل دگرگونی دوری خانواده و نقش اولاد ، ثروت و روابط اعضای خانواده بررسی می شود .
درفصل هشتم واحدهای اجتماعی کوچنشینان بررسی می شود ساختمان اجتماعی کوچ نشینان با کوچکترین واحد یعنی خانوار شروع و به بزرگترین واحد یعنی ایل ختم می شود در بررسی واحد های اجتماعی باید موضوع از دو جنبه بررسی شود جنبه ی اول مسأله ی اردوهاست که واحدهای مکانی هستند و از تعدادی سیاه چادر تشکیل می شوند و اعضای اردو رابطه خویشاوندی دارند ولی هم تبار نیستند . جنبه ی دوم مسأله شامل واحدها و گروه های خویشاوند هم تبار است که همگی خود را از یک نسل یک نیای مشترک می دانند نویسنده با رسم نمودار و جدول نظام اجتماعی سنتی کوچ نشینان ایران را نشان می دهد .
در فصل نهم به قشر بندی اجتماعی کوچ نشینان در گذشته و حال می پردازد و قشربندی جوامع کوچ نشینان را پیش از اصلاحات ارضی بیان می کند و آن را به سه قسمت تقسیم می نماید : 1 ) کوچ نشینان بدون قشر بندی 2 ) کوچ نشینان با قشربندی ضعیف 3 ) کوچ نشینان با قشربندی پیشرفته .در جامعه ی بدون قشر بندی ، اجتماع کوچ نشینان از 200 خانوار تجاوز نمی کند . اعضای تشکیل دهنده ی چنین جامعه ای دارای موقعیت اجتماعی یکسان هستند . در میان چنین طوایفی هیچ گاه یک قشر بر دیگران حاکم نبوده است تصمیماتشان معمولاً در یک مجلس و با شرکت اعضای طایفه اتخاذ می گردید بدون شک ریش سفیدان نفوذ داشتند اما هیچگاه نتوانستند عقیده ی خود را به زور بر دیگران تحمیل کنند .
در جامعه ی کوچ نشینی با قشربندی ضعیف طوایف و ایلات شامل چند هزار خانوار بوده و از تیره های مختلف تشکیل می گردیدند معمولاً یکی از تیره ها به عنوان هسته ی مرکزی طایفه و یا ایل شناخته می شد و رهبری طایفه و ایل را به عهده داشت به صورتی که چند نفر از اعضای تیره ی حاکم به طور دسته جمعی رهبری طایفه و یا ایل را عهده دار بودند . این رهبران اولاً ثروت عمده ای در اختیار نداشتند ، ثانیاً هیچ یک از آنان به تنهایی نمی توانست عقیده اش را بر سایر اعضا تحمیل کند . به دیگر سخن ، قدرت در دست یک فرد متمرکز نبود . قشربندی این ایلات به این صورت بود که در درجه ی اول تیره ی خوانین قرار داشت ، سپس همساها ( همسایه ها ) قرار داشتند ، همسایه ها همان افراد ایل بودند که اطاعت می کردند و در درجه ی آخر نوازندگان به عنوان پایین ترین قشر اجتماعی را در بین این ایلات تشکیل می دادند .
در جامعه ی کوچ نشینی با قشربندی پیشرفته ، تعداد زیادی طوایف و تیره های گوناگون به صورت ایلی سازمان یافته بودند و جمعیت آن ها چشمگیر بود . در رأس این قشر تیره ی ایلخان و خوانین قرار داشتند و در درجات بعدی به ترتیب کلانتران ، کدخدایان ، عامه ی عشایر و در درجه ی آخر گروه های وابسته ی نیمه مطرود نظیر نوازندگان و آهنگران قرار داشتند . در چنین نظامی تحرک اجتماعی به ندرت وجود داشت زیرا منزلت اجتماعی افراد تقریباً ارثی و از پیش تعیین شده بود و بنابراین ارزش شخصی و فعالیت هایی که می توانست در پیش گیرد بستگی به قشری داشت که در آن متولد شده بود . نمونه ی این قشربندی قشقایی و بختیاری است .
دگرگونی در قشربندی سنتی ایلات در قرن گذشته در نتیجه ی تغییرات و تحولات اجتماعی با دخالت دولت پس از اصلاحات ارضی بود . زیرا مقام ایلخانی و ایلبیگی از بین رفت و ماموران دولت جایگزین آنها شدند . علاوه بر آن امکان تحصیل برای جوانان ایلات هم در دگرگونی این قشربندی موثر بود با آن که قشربندی اجتماعی سنتی به هم نخورده است با این حال هنوز بسیاری از خوانین و کلانتران حاضر به برقراری ازدواج با قشر پایین تر از خود نیستند .
در فصل دهم نظام سیاسی کوچ نشینان مورد بررسی قرار می گیرد ، تشکیلات سیاسی کوچ نشینان ایران با توجه به برقراری نظم در جامعه و دفاع از تمامیت ارضی و حقوق افراد در مقابل بیگانگان با توجه به عوامل اکولوژیکی و اجتماعی شکل می گیرد . اهمیت بخصوصی که دفاع از خود در ایل برای تشکیل سازمان ایلی در بردارد به تعدادی از عوامل وابسته است اول آن که چادرنشینان دارای منافع مشترکی بر روی مسیرهای مشاعی هستند که شامل منطقه ی مخصوص یک ایل یا تیره ای از آن می باشد . وجود این منافع مشترک سبب می شود که آن ها به صورت یک واحد متشکل در سراسر محیط زندگی خویش ظاهر شوند . از طرف دیگر در داخل خود گروه نیز برای اطمینان در امر تقسیم چراگاه های فصلی و از میان بردن مرافعه ها و کشمکش هایی که میان اعضای گروه بر سر استفاده از چراگاه پیش می آید نیاز به تشکیلات  ایلی پیش می آید و بالاخره سومین عاملی که به مناسبت وضع و کشمکش در سیستم سیاسی ایل دخالت می یابد ، لزوم رهبری و تنظیم کوچ های بزرگ فصلی مربوط به مردمان چادرنشین است .تشکیلات سیاسی سنتی کوچ نشینی به صورت طایفه و ایل و کنفدراسیون ایلی بوده است و نویسنده هریک را به طور جداگانه بررسی می کند . رهبری در داخل طایفه به این صورت بود که در رأس هر اولاد یا دودمان ریش سفیدی که به نحوی مورد قبول اعضا بود قرار داشت . رهبری تیره که واحدی بزرگتر از اولاد است جزء وظایف کدخدا محسوب می گردید . در ایلات یک رهبر قدرتمند به نام ایلخان و یا سردار ( میان بلوچ ها ) بر تمام ایل حکومت می کرد و در موارد دیگر که قدرت متمرکز نبود به جای ایلخان یا سردار چند خان رهبری ایل را به عهده داشتند . رهبری کنفدراسیون ایلی که از تعدادی ایل تشکیل گردیده بود زیر نظر یک رهبر قدرتمند اداره می شد . در این نظام ایلخان بالاترین مرجع تصمیم گیری به شمار می رفت و معمولاً در سیاست دخالت می کرد و با دولت ها مذاکره می کرد .
نویسنده در این فصل برای نمونه سازمان سیاسی بختیاری ها ، ایل باصری در استان فارس و ایل پاپی در استان لرستان را با رسم جدول تشریح می کند . به شعبه های چهارلنگ و هفت لنگ بختیاری و حضور آنان در انقلاب مشروطه اشاره می کند و در پایان فصل به دگرگونی در نظام سیاسی سنتی کوچ نشینان می پردازد و دلایل آن را دخالت های و گسترش نظام سرمایه داری می داند .
درفصل یازدهم تعلیم و تربیت در میان کوچ نشینان مورد بررسی قرار می گیرد . سواد آموزی مدرن در بین کوچ نشینان رواج نداشت بلکه سواد آموزی به شکل سنتی بود . بدین صورت که افراد ثروتمند از یک ( ملا ) یا ( میرزا ) دعوت می کردند که به فرزندان آنان سواد بیاموزد . حقوق وی را با هم اولیاء فرزندان تامین می کردند . مواد درسی شامل قرائت قرآن کریم ، شاهنامه ی فردوسی ، گلستان سعدی ، دیوان حافظ ، داستان فلک ناز و حیدربک و مثل این ها بود . حساب سیاق هم جزئی از برنامه ی درسی آنان بود . امتحان و نمره در این نظام وجود نداشت . سوادآموزی به شکل مدرن در سال 1308 با عنوان دارالتربیه عشایری تأسیس شد . تعداد آنان بسیار کم بود و به صورت شبانه روزی اداره می شدند و محدود به دوره ی ابتدایی بود . تا اینکه در سال 1332 استاد محمد بهمن بیگی از ایل قشقایی به تأسیس مدارس عشایری اقدام می کند و خدمات فراوانی تا دیپلم ارائه می دهد .
در فصل دوازدهم بحران زندگی کوچ نشینی و گسترش نفوذ امپریالیسم در ایران و تاثیر آن در زندگی کوچ نشینی مورد بررسی قرار می گیرد . کوچ نشینان تا پیش از نفوذ امپریالیسم غرب و شرق به زندگی سنتی خود ادامه می دادند اما در زمان قاجار بحران آغاز شد . بزرگترین ضربه به کوچ نشینان ایران در دوره ی رضاخان وارد شد .
اقدامات رضاخان علیه کوچ نشینان عبارتند از : 1 – اسکان 2 – تعویض سیاه چادر و جایگزین کردن چادر سفید وارداتی 3 – خلع سلاح 4 – دگرگونی در نحوه ی امرار و معاش 5 – تعویض لباس سنتی کوچ نشینان 6 – دگرگونی در وضع سیاسی و گماردن مامورین انتظامی در رأس ایلات 7 – تثبیت مالکیت شهرنشینان بر اراضی کوچ نشینان 8 – تبعید اجباری 9 – تأسیس دارالتربیه عشایری .
انقلاب سفید و  تأثیر آن در زندگی کوچ نشینان و زندگی کوچ نشینان بعد از کودتای 28 مرداد و گسترش سرمایه داری در ایران و نقش سواد آموزی جدید در زندگی کوچ نشینان از جمله مباحثی است که در این فصل تشریح می شوند .
در فصل سیزدهم مسائل عمرانی و رفاهی کوچ نشینان ، برنامه ریزی و اجرای طرح های رفاهی در گذشته ، پیشنهادهایی برای عمران و رفاه کوچ نشینان با رسم نمودارها و جدول ها به همراه عکس هایی از زندگی کوچ نشینان مورد بررسی قرار می گیرد .
نویسنده معتقد است برای به ثمر رساندن برنامه های عمرانی و رفاهی برای کوچ نشینان سه اصل شناخت زندگی عشایر ، مشارکت کوچ نشینان و صداقت و دلسوزی برنامه ریزان و مجریان طرح همواره باید مد نظر باشد .
نویسنده پیشنهاداتی را از قبیل احداث جاده ، دادن وام ، تأمین علوفه ، تقویت مراتع ، آبرسانی ، تأسیس شرکت های تعاونی عشایری ، قیمت گذاری فرآورده های دامی ، تأسیس واحدهای کوچک دامداری ، رونق قالی بافی و صنایع دستی ، توسعه و گسترش کشاورزی ، تأسیس کارخانه های کوچک در مناطق عشایری ، ایجاد مراکز بهداشتی و درمانی ، تأسیس مدرسه و دانشگاه و تأسیس مراکز مطالعاتی را برای بهبود زندگی کوچ نشینان ارائه می دهد .

سایت:سواد آموزی بر پایه اقتصاد وفرهنگ




نوع مطلب :
برچسب ها : سواد ،کوچ،

امتیاز : :: نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0
تعداد بازدید مطلب : 766
جمعه 16 آبان 1393 :: 15:11



پیوند روزانه
پيوندها
تبادل لینک هوشمند
تبادل لینک هوشمند : برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان سواد آموزی بر پایه اقتصاد وفرهنگ وآدرس http://savadiran.rozblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

عنوان :
آدرس :
کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد

آمار سایت
  • کل مطالب ارسالی : 440
  • کل نظرات ارسالی : 129
  • تعداد کل کاربران : 0
  • بازدید امروز : 212
  • بازدید دیروز : 1,621
  • بازدید هفته : 212
  • بازدید این ماه : 6,918
  • بازدید سال : 57,606
  • بازدید کل : 563,786